جدول جو
جدول جو

معنی ترزبان گردیدن - جستجوی لغت در جدول جو

ترزبان گردیدن(مُ دَ)
رطب اللسان شدن. خوش بیان گردیدن. زبان آور گردیدن: سرداران قلعه همگی در یک جا جمع شده بذکر... با یکدیگر ترزبان گردیدند. (تاریخ گلستانه). فرستادگان عبدالعلیخان ترزبان گردیده بعرض مطالب پرداخته. (تاریخ گلستانه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ یَ)
درخشان شدن. روشن شدن: اکماد، تابان گردیدن جامه. لعب متن الفرس، پشت اسب تابان گردید. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(گَ نُ / نِ / نَ دَ)
رجوع به قربان شدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تابان گردیدن
تصویر تابان گردیدن
درخشان شدن روشن شدن
فرهنگ لغت هوشیار